گفتوشنود حاضر را از این نکته آغاز میکنیم که نقش زندهیاد آیتالله ابوالقاسم خزعلی در نظم بخشیدن به برنامههای حوزه علمیه قم در دوران پیش از انقلاب اسلامی را تا چه میزان مؤثر ارزیابی میکنید؟
همانطور که جنابعالی اطلاع دارید، مرحوم آیتالله خزعلی (رضوان الله تعالی علیه) در شکل گرفتن مدرسه منتظریه (حقانی)، تصنیف برخی کتب درسی حوزههای علمیه، تشکیل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و پیش از آن در جمع آوری تأییدات برای اعلامِ مرجعیت امام راحل و هماهنگی مراجع وقت با آن بزرگوار و...، نقش کلیدی داشتند. ایشان در آن دوره تاریخی و طی دو روز، ۱۹ ملاقات محرمانه با مرحوم شریعتمداری داشته و پیامهای متقابل وی و امام را منتقل میکردند. آنقدر به استادِ محبوب خود حضرت امام نزدیک بودند که حضرتش بارها از ایشان در جمع با عنوان «خزعلی خودمان» یاد کرده بودند! اما در این مقام مناسب است به نام اساتید آیتالله خزعلی اشاره رود، باشد که بهاذن الله و از سر لطفی که به همه شیعیان اهل بیت داشتند، من و شما را در این عاشورای حسینی (ع) *، نزد حضرت سیدالشهدا یاد کنند: مرحوم آیتالله حاج شیخ هاشم قزوینی، مرحوم آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی، مرحوم آیتالله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی، مرحوم حضرت امام خمینی، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدتقی بهجت و مرحوم علامه شیخ عبدالحسین امینی نجفی (صاحب کتاب شریف الغدیر).
گذشته از آنچه مورد اشاره قرار گرفت، آیتالله خزعلی همواره روایت میکردند: «از اینکه در حوزههای علمیه منجمله حوزه قم، درسهای مختلف دایر بود، اما خبری از درس تفسیر قرآن نبود یا به ندرت بود، رنج میبردم. این نکته را با استادانم در میان گذاشتم. آنان نیز موضوع را قبول داشتند و دستور دادند که بنده وقت خود را بیشتر به تدریس تفسیر اختصاص دهم...». این موضوع در خور توجه است که درس تفسیر آیتالله خزعلی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها درس تفسیر حوزه علمیه قم بود و ایشان با تسلط به ادبیات عرب - چراکه سالها مطول تدریس کرده و ادیب حوزه شناخته میشد و حفظ قرآن به گونهای که با ذکر شماره آیات، به قرائت آنها بپردازند- به تدریس تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به روایات پرداختند که محققان قرآنی امروز حوزه و هفت جلد تفسیر ۶۰۰ صفحهای «انوار جاودان»، از برکات این درس پربرکت به شمار میرود. بسیارند مجتهدین حوزه علمیه قم که تدریس امروز فقه و اصول خود را مرهون دقتهای علمی و محقق پرور آیتالله خزعلی میدانند که علاوه بر تفسیر قرآن، سالها به تدریس کفایه و مکاسب، یعنی بالاترین کتب مرحله سطح حوزه مشغول بودهاند. حضرت آیتالله وحید خراسانی به دامادمان مرحوم حجتالاسلام والمسلمین هادی مروی، در جلسهای عمومی فرموده بودند: «بلاشک آیتالله خزعلی از بسیاری مراجع فعلی حوزه اعلم هستند، اما آنقدر باتقوا و محتاطند که نه تنها رساله نمیدهند که وجوهات شرعیه را که از افراد تحویل میگیرند، روی پاکت نام مرجع تقلید فرد پرداخت کننده را نوشته و به او میرسانند و نسبت به مسئولیت مالی اخروی تا این اندازه محتاط هستند...».
آیا تفسیر «قرآن به قرآن» آیتالله خزعلی چاپ و منتشر شده است؟
بنده هفت جلد از این تفسیر را از نوار پیاده و برای چاپ آماده کردم. دو جلد از آنها در هزار و۳۰۰ صفحه منتشر شد، ولی به رغم همه پیگیریها، پنج جلد بعدی هنوز به انتشار نرسیده است! با اینکه مرحوم والد سالها قبل از رحلت خود، ۲۰ میلیون تومان (پول آن دوره) را برای انتشار تفسیرشان به بنیاد بینالمللی غدیر داده بودند تا چاپ کتابها از حساب بنیاد نباشد، اما فروش و درآمد هر چه بود به حساب خزانه بنیاد برگردد، اما متأسفانه این امر هنوز محقق نشده است. به هرحال این مجموعه شامل دقتها و نوآوریهای ایشان در موضوع تفسیر «قرآن به قرآن» است که در صورت انتشار، ابواب جدیدی را در برابر علاقهمندان میگشاید.
آیتالله خزعلی در اشتغالات علمی خویش چه خصال و ویژگیهایی داشتند؟
ایشان در برنامه خود فوق العاده دقیق و منظم بودند، بهطوری که طلاب ساعت خود را با شروع درس ایشان تنظیم میکردند! در کل و در همه ادوار حیات، خود را سرباز وظیفه اسلام میدانستند که مأمور به انجام تکلیف است و نتیجه برایشان اهمیتی ندارد. در کارها بسیار خلوص نیت داشتند و معتقد بودند این سرمایهای است که قابل قیاس با هیچ ثروتی نیست. مهمتر از همه اینکه ایشان تمام عمرشان را وقف قرآن و معرفی اهل بیت (ع) کرده بودند. همانطور که اشاره کردم، اولین درس تفسیر حوزه علمیه قم را ایشان داشتند. هنوز در آن دوره، مرحوم آیتالله مشکینی و آیتالله جوادی آملی درس تفسیر نداشتند. تفسیر ایشان در آن دوره، به هفت جلد ۶۰۰ صفحهای تبدیل شد که در نوع خود منحصر به فرد قلمداد میشود.
علل پرداختن ایشان به حفظ قرآن و نهجالبلاغه چه بود؟
ایشان بسیار با قرآن و نهجالبلاغه انس داشتند. خاطرم است که در دورهای، امام جماعت مسجدالنبی (ص) حذیفی نامی بودکه با شیعیان زاویه داشت. او در یکی از سفرهای مرحوم والد به حج، آیات مختلف را با شماره آن از ایشان سؤال کرد و پدرم بدون تأمل، این آیات را میخواندند. او حتی در برخی سؤالات گمراه کننده خود، دو آیه را تلفیق میکرد و در باره آن میپرسید! پدر به سرعت میگفتند بخش اول، مثلاً آیه ۱۸۲ سوره بقره و قسمت بعد، جزئی از آیه ۴۳ سوره مائده است! در آخر این جلسه، حذیفی گفته بود: «این فرد معجزه قرآن است!». یک بار هم سر کلاس نهجالبلاغه در دانشگاه امام صادق (ع)، برای اینکه دانشجویان به این کتاب شریف علاقه پیدا کنند، فرموده بودند: «میدانید که حفظ کردن نهج البلاغه، سختتر از حفظ کردن قرآن است. من از امروز شروع میکنم به حفظ نهجالبلاغه و شما هم قرآن را حفظ کنید...». ایشان نهایتاً از دانشجویان سبقت گرفته و کل نهجالبلاغه را حفظ کردند، در حالی که آنها نتوانستند قرآن را حفظ کنند.
در مناطقی که اهل سنت سکونت دارند، برخی عامدانه به دنبال تفرقه افکنی بین شیعه و سنی بوده و هم اینک نیز هستند. آیتالله در مقام تبلیغ در این شهرها چگونه عمل میکردند؟
ایشان هدفشان نشر فرهنگ غدیر و سیره امام علی (ع) بود. به همین دلیل در بنیاد بینالمللی غدیر، اساساً اجازه اقداماتی که موجب اختلاف و دو دستگی بین شیعه و سنی میشود را نمیدادند. کتابهایی را که در دوره حیات ایشان از سوی بنیاد چاپ میشد ابتدا بنده مطالعه و در برخی موارد ویراستاری میکردم و مواردی که احتمال میرفت تفرقه انگیز باشد، حتی حقایقی که باید نوشته میشد، اما در چارچوب فعالیت برون مرزی بنیاد بینالمللی غدیر نمیگنجید را حذف میکردم و آیتالله خزعلی هم در نهایت آنها را مطالعه و بعضاً برای برخی از عناوین تقریظ مینوشتند. یادم است برای افتتاح نمایندگی بنیاد غدیر در سیستان و بلوچستان، در روز عید غدیر به زاهدان رفته بودیم. مولوی عبدالحمید هم با تعداد زیادی از طلاب و هوادارانش آمده بود. عبدالحمید قبل از پدر، به ایراد سخنرانی پرداخت. قرار بود از غدیر صحبت کند، اما از فضائل معاویه داد سخن داد! آیتالله خزعلی که بسیار محب امیرالمؤمنین (ع) بودند، از بیان این سخنان مخصوصاً در اجلاس بنیاد بینالمللی غدیر، به شدت ناراحت شده بودند. من روی کاغذی خدمت ایشان نوشتم: «به نظر من خوب است که خطابش با سلام پاسخ داده شود، با کرامت از آن بگذرید و نشنیده بگیرید، اینها میخواهند برنامه را بههم بزنند! قصدشان اختلاف افکنی است تا بنیاد غدیر در زاهدان تشکیل نشود!». مرحوم والد هم طوری واقعه غدیر خم را از منابع اهل سنت تبیین کردند که عبدالحمید مبهوت شده بودند! برنامه تأسیس بنیاد در زاهدان هم به خوبی و آرامش انجام شد.
با عنایت به اشاره شما به فعالیتهای بنیاد بینالمللی الغدیر، مناسب است قدری در باب چگونگی تأسیس آن از سوی آیتالله خزعلی، توضیحاتی داشته باشید؟
در جلسه تأسیس بنیاد، شخصیتهای علمی و انقلابیای چون: علامه سید مرتضی عسکری، شهید آیتالله سید محمدباقر حکیم، مرحوم آیتالله مهدوی کنی، آیتالله جنتی، حجتالاسلام والمسلمین قرائتی و حدود ۴۰ نفر از مسئولان و شخصیتهای علمی و سیاسی کشور حضور داشتند. پدر اصرار داشت نباید برای بنیاد، هیچ ردیف بودجهای از دولت و مجلس و حتی حوزههای علمیه در نظر گرفت. هزینهها را خود اعضا و افراد نیکوکار تأمین میکردند و خودشان هم بازرس مالی بودند و بر این حوزه نظارت داشتند. اعضا در هر ماه مبارک رمضان، بودجهای را برای یک سال آینده جمع میکردند و دخل وخرج بنیاد، در دست خودشان قرار داشت. تا وقتی ایشان در قید حیات بودند، هیچ تخلفی صورت نگرفت. بعد از رحلت مرحوم والد، بنده روی برخی اختلاف رویهها، در هیچیک از برنامهها و جلسات بنیاد شرکت نکردم و تنها به بیت رهبری، گزارشی از روندهای جاری ارائه کردم. حقیر پیشنهاد دهنده و در حقیقت مؤسس اصلی این بنیاد بودم و نمیتوانستم برخی روندها را در آن تحمل و تأیید کنم... باقیات الصالحات آیتالله خزعلی، اصل۱۴۲ قانون اساسی و بنیاد بینالمللی غدیر بود که اینک هر دو کارکرد مورد انتظار را ندارند! به قول حضرت سلمان (رضی الله عنه): کردند و نکردند!
آیتالله خزعلی از چه روی، این همه بر مسئله غدیر و بازشناسی آن توجه داشتند؟ امری که نهایتاً به تأسیس بنیاد انجامید.
از قضا در سالها پیش، روزی به ابوی گفتم شما در سخنرانیهای خود بر بزرگداشت هفته غدیر تأکید فراوانی دارید، خب به مسئولان بگویید که در صدا و سیما و ادارات، روی عید الله الاکبر، مثل نوروز برنامههایی داشته باشند و در جامعه جهت دهی کنند، مردم هم کمکم مثل ماههای محرم و صفر، خودجوش مراسم و هیئت و بزرگداشت خواهند داشت. ایشان فرمودند توجه دادن به عید غدیر، به واقع توجه دادن به اصل امامت و عامل اصلی هدایت همگان است. تکیه کلام آیتالله خزعلی این بود که غدیر اصل و رمز مکتب تشیع و شایسته است مثل عاشورا، آمیخته با فرهنگ جامعه اسلامی باشد. به هرحال مرحوم والد، نظری را که خدمتشان دادم پسندیدند و با دعوت علما و مسئولان به منزل، بنیاد غدیر را تأسیس کردند. ایشان برای پاگرفتن این نهاد و با شور و شوق فراوان، در ۸۰ و ۹۰ سالگی، به نقاط مختلف کشور میرفتند و برای تبلیغ فرهنگ غدیر، از مردم و مسئولان بیعت و قول میگرفتند!
از منظر شما، آیا بنیاد بینالمللی غدیر توانست به اهداف اولیه خود برسد؟
در مقطعی که آیتالله خزعلی دبیر کل بنیاد بودند، یک ریال بودجه دولتی نداشتیم و بنیاد به صورت هیئتی اداره میشد و مخارج آن از طریق کمکهای اعضا یا خیرین تأمین و برنامهها به صوررت منظم اجرا میشد. به برکت همین تلاشهای پیگیر و مخلصانه ما توانستیم در همه استانها نمایندگی راهاندازی کنیم. مردم هم که حقیقت و نورانیت موجود در این اقدام را میدیدند، با علاقه و انگیزه به آن میپیوستند و نتیجتاً بنیاد توانست در نیل به اهداف اولیه خود موفق باشد.
کتابخانه بنیاد بینالمللی غدیر از کتب اهدایی آیتالله خزعلی ایجاد شد و به کار خود ادامه داد. این مجموعه اهدایی چه ویژگیهایی دارد؟
بله. مرحوم آیتالله خزعلی کتابخانه بزرگ و نفیسی داشتند که آن را به بنیاد بینالمللی غدیر اهدا فرمودند. در حوزههای علمیه و به ویژه حوزه علمیه قم، مرحوم والد و دامادمان مرحوم حجتالاسلام والمسلمین هادی مروی، به عنوان دو کارشناس سرشناس کتب و منابع اسلامی معروف بودند و مجموعه گردآوری شده از سوی این دو بزرگوار در طول سالیان دراز، از نظر محققان بسیار ارزشمند به شمار میرفت.
به نقش آیتالله خزعلی در تصویب اصل ۱۴۲ قانون اساسی اشاره کردید. ارزیابی شما از میزان اجرای این اصل تا هم اینک چیست؟
آیتالله خزعلی بسیار بر شفافسازی تأکید و اصرار داشتند و الگوی اینکه چگونه باید اصل ۱۴۲ عملی و اجرا شود را برای اولین بار از خود و خانوادهشان شروع کردند. ایشان میگفتند: «مسئول روحانی و غیر روحانی یا باید به آپارتمان ۸۰ متری بسنده کند یا مسئولیت نگیرد! باید اصل ۱۴۲ اجرا و درباره دارایی مسئولان شفافسازی انجام شود. باید دارایی مسئولان از ابتدا تا انتهای مسئولیتشان مشخص شود...». البته در بسیاری از کشورها همین گونه است و در کشور ما هم بنای قانون بر همین است، ولی در عمل محرمانه شده است. متأسفانه در مجمع تشخیص مصلحت زمان هاشمی رفسنجانی اینگونه شد. رئیس کنونی مجمع تشخیص مصلحت هم همچنان این قفل را نگشوده است، در حالی که این امر قطعاً به مصلحت نظام نیست. شاید اطلاع داشته باشید که ریاست جمهوری کنونی به قولی که به مردم داده بود، وفا کرد و خودش، معاونان و وزرا، اظهارنامه اصل ۱۴۲ را پر کردند، اما متأسفانه حتی نمیتوانند این خبر را منتشر کنند! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! آیا روح آیتالله خزعلی و سایر پایهگذاران انقلاب، از این روندها راضی است؟ من که فکر میکنم نه! یک بار ایشان را در خواب دیدم که عبا را روی سرشان انداخته بودند و در برف میآمدند! در خواب میدانستم که از دنیا رفتهاند و دلم برایشان خیلی تنگ شده بود. از دیدنشان خوشحال شدم، دستشان را بوسیدم و همراهشان راه رفتم. خدمتشان عرض کردم اگر به سال ۱۳۳۸ برگردید، باز هم مردم را برای قیام و انقلاب دعوت میکنید؟ ایشان به رغم ناراحتی گفتند «بله آقا» و به سمت حرم حضرت معصومه (س) رفتند. من هم همراه ایشان رفتم. در ادامه فرمودند: «آقا میدانید این شهدا، این انسانهای به کمال رسیده، این ارواح نورانی، چقدر در پیشگاه خدای متعال ارزشمند هستند؟ شما میراث اینها را در اختیار دارید، باید بسیار مراقبت کنید، نزد خدا و آنها مسئول هستید...».
به عنوان واپسین سؤال، اکنون که به سیره و کارنامه آیتالله خزعلی مینگرید، آن را چگونه توصیف و تحلیل میکنید؟
اگر بخواهم به عنوان فرزند و کسی که ۲۰ سال معاون و همراه آیتالله خزعلی بوده است، سخن بگویم باید تأکید کنم که ایشان کارشان را طلبگی میدانستند و هر آنچه را هم که انجام دادند، در این راستا قلمداد میکردند. برای اسم و رسم کار نمیکردند و خلوص نیت داشتند. شخصیتی بودند که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، آن مرحوم را الگوی خبرگان توصیف کردند و فرمودند: «ایشان نسبت به نظام اسلامی متعهد بود و درباره مسائلی که میگفت، استقامت داشت، برای اجرای آن میایستاد، این مرد ایستاد...». ایشان به طور مشخص بر ایستادگی و پایمردیشان تأکید کردند. رمز توفیق و عاقبت بخیری مرحوم والد نیز همین پافشاری بر حق بود.
*این گفتگو در ایام ماه محرم انجام شده است.